اگر ژاک اودیار در این سن وسال فقط 7 فیلم در کارنامه حرفه ای دارد اما آثارش به تنهایی سهم قابل توجهی برای اعتلای سینمای فرانسه داشته است.اودیار برای سینمای در حال احتضار فرانسه که دیگر هیچ نام و نشانی از موج نوییهای قدیمی در آن یافت نمیشود حتی میتواند یک ناجی نام بگیرد.
سیر و روند کاری او در سینما نیز جالب توجه است. او در 22 سالگی با نوشتن فیلمنامه شروع کرد و در 44 سالگی پشت دوربین ایستاد. و به نظر میرسد آنچه ساخته نسبت به آنچه نوشته به ویژه در سالهای اخیر بسیار بیشتر به چشم آمده است.
زاک اودیار وقتی در سال 1996برای اولین بار با کمدی درام "قهرمان خودساخته"به کن آمد و جایزه بهترین فیلمنامه ی جشنواره کن را بدست آورد ،هیچ کس و شاید حتی خودش تصور نمی کرد او پس از یک غیبت طولانی 13 ساله با فیلمی جنجالی آنهم در ژانر جنایی و معمایی کولاک کند.در واقع اودیار از بین این 7 فیلمی که ساخته غیر دوتای اولش همگی آثار پر ازخشونت و بی پرده بوده اند.حضور موفق او در کن 61 با فیلم "یک پیامبر"ادامه ی موفق او در این ژانر بود.فیلمی در کن به جایزه ویژه هیات داوران رسید و تماشاگران برای تماشایش سرودست می شکستند.
از آن به بعد روزنامهنگاران فرانسوی او را یک تارانتینوی جدید نامیدند که البته هرگز به مذاق خود اودیار این لقب خوش نیامد. علت آن بود که اودیار اعتقاد دارد که وجهه بصری و درونمایه تصویری آثار او چیزی در حدو مایههای سام پکین پای فقید است نه کس دیگری...
زنگار و استخوان (یا زنگ و استخوان،متاسفانه ترجمه بهتری به ذهنم نمیرسد) یک ملودرام اجتماعی است و نقطه قوت این فیلم که اثری پرخرج حدود 22 میلیون دلار بوده، حضور بانوی اسکار برده فرانسوی یعنی ماریون کوتیارد است. فیلم قصه مردی است که از شمال فرانسه به جنوبی ترین بخش آن در آنتیب مهاجرت میکند تا در کنار خواهرش استفانی و شوهر او مانند یک خانواده زندگی کنند.
استفانی در کار تمرین دادن به والهای قاتل نمایشی است. اما یک حادثه باعث میشود استفانی دچار جراحات سخت شود و حتی خطر معلولیت بسراغش بیاید....